.:: حافظ::.

حافظا تا تو نباشی عاشقی دردیست دیرین

.:: حافظ::.

حافظا تا تو نباشی عاشقی دردیست دیرین

روزگاریست که ما را نگران می​داری

روزگاریست که ما را نگران می​داریگوشه چشم رضایی به منت باز نشدساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگارنه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغای که در دلق ملمع طلبی نقد حضورچون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغگوهر جام جم از کان جهانی دگر استپدر تجربه ای دل تویی آخر ز چه رویکیسه سیم و زرت پاک بباید پرداختگر چه رندی و خرابی گنه ماست ولیمگذران روز سلامت به ملامت حافظ       مخلصان را نه به وضع دگران می​داریاین چنین عزت صاحب نظران می​داریدست در خون دل پرهنران می​داریهمه را نعره زنان جامه دران می​داریچشم سری عجب از بی​خبران می​داریسر چرا بر من دلخسته گران می​داریتو تمنا ز گل کوزه گران می​داریطمع مهر و وفا زین پسران می​داریاین طمع​ها که تو از سیمبران می​داریعاشقی گفت که تو بنده بر آن می​داریچه توقع ز جهان گذران می​داری
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد