.:: حافظ::.

حافظا تا تو نباشی عاشقی دردیست دیرین

.:: حافظ::.

حافظا تا تو نباشی عاشقی دردیست دیرین

کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی

کتبت قصه شوقی و مدمعی باکیبسا که گفته​ام از شوق با دو دیده خودعجیب واقعه​ای و غریب حادثه​ایکه را رسد که کند عیب دامن پاکتز خاک پای تو داد آب روی لاله و گلصبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیزدع التکاسل تغنم فقد جری مثلاثر نماند ز من بی شمایلت آریز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند             بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکیایا منازل سلمی فاین سلماکانا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکیکه همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکیچو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکیو هات شمسه کرم مطیب زاکیکه زاد راهروان چستی است و چالاکیاری موثر محیای من محیاککه همچو صنع خدایی ورای ادراکی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد