.:: حافظ::.

حافظا تا تو نباشی عاشقی دردیست دیرین

.:: حافظ::.

حافظا تا تو نباشی عاشقی دردیست دیرین

به چشم کرده​ام ابروی ماه سیمایی

به چشم کرده​ام ابروی ماه سیماییامید هست که منشور عشقبازی منسرم ز دست بشد چشم از انتظار بسوختمکدر است دل آتش به خرقه خواهم زدبه روز واقعه تابوت ما ز سرو کنیدزمام دل به کسی داده​ام من درویشدر آن مقام که خوبان ز غمزه تیغ زنندمرا که از رخ او ماه در شبستان استفراق و وصل چه باشد رضای دوست طلبدرر ز شوق برآرند ماهیان به نثار         خیال سبزخطی نقش بسته​ام جاییاز آن کمانچه ابرو رسد به طغراییدر آرزوی سر و چشم مجلس آراییبیا ببین که که را می​کند تماشاییکه می​رویم به داغ بلندبالاییکه نیستش به کس از تاج و تخت پرواییعجب مدار سری اوفتاده در پاییکجا بود به فروغ ستاره پرواییکه حیف باشد از او غیر او تمناییاگر سفینه حافظ رسد به دریایی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد